دکلمه رو پلی کنین????

اقا ترم یک از بیکاری نی میزدیم . حدودا همین روزا  بود دیگه هوا هم تقریبا سرد. گفتیم با دخترا بریم یه دور تو دانشگاه بزنیم. وارد دانشگاه مه شدیم دیدیم تجمعی از پسرای دانشگا تو نماز خونه مجلس گف و گو و غیبت ره انداختن. خلاصه مام که بیکار. بعد من ی بطری اب داشتم دستم .  رفتیم تو تک تک کفشاشونو پر آب کردیم.  کلی هم کشیک و اینا بچه ها میدادن که کسی نیاد(خیر سرشون)
روز اخر ، ترم 8، قبل فارغ التحصیلی ام رفتم انجمن  دانشگاه ، طرا ح رو دیدم ???? گفتش شما نمیخوای حلالیت بطلبی ؟????
منم گفتم جرا؟؟؟????
گفت کفشامونو پر اب کردی ????
منم گفتم منننن؟؟؟؟???? به این مظلومی به این خوبی ازین کارا نمیکنم ????
گفتش خودم دیدمت????
بعله یه پوستر خاست واسمون طراحی کنه پدر منو در اورد???? و اینگونه بود که دوستام خیر سرشون کشیک میدادن ????

دانشگاه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Lillianamhicizk5 home انجمن علمی انرژی های تجدیدپذیر دانشگاه گلستان فروشگاه نرم افزار اولیا و مربیان بهترین قالب های وبلاگ ایران فیلم | دانلود فیلم رایگان mu5ics98