دکلمه رو پلی کنین????

اقا ترم یک از بیکاری نی میزدیم . حدودا همین روزا  بود دیگه هوا هم تقریبا سرد. گفتیم با دخترا بریم یه دور تو دانشگاه بزنیم. وارد دانشگاه مه شدیم دیدیم تجمعی از پسرای دانشگا تو نماز خونه مجلس گف و گو و غیبت ره انداختن. خلاصه مام که بیکار. بعد من ی بطری اب داشتم دستم .  رفتیم تو تک تک کفشاشونو پر آب کردیم.  کلی هم کشیک و اینا بچه ها میدادن که کسی نیاد(خیر سرشون)
روز اخر ، ترم 8، قبل فارغ التحصیلی ام رفتم انجمن  دانشگاه ، طرا ح رو دیدم ???? گفتش شما نمیخوای حلالیت بطلبی ؟????
منم گفتم جرا؟؟؟????
گفت کفشامونو پر اب کردی ????
منم گفتم منننن؟؟؟؟???? به این مظلومی به این خوبی ازین کارا نمیکنم ????
گفتش خودم دیدمت????
بعله یه پوستر خاست واسمون طراحی کنه پدر منو در اورد???? و اینگونه بود که دوستام خیر سرشون کشیک میدادن ????


بعد این همه پیام داده که فقط امار بگیره. ولی خوب جوابشو دادم. یکم که بگزره هم اصن از گروه دخترای کلاسمون هم لفت میدم. نه اینکه اون به اصطلاح دوس قدیمی واسم مهم باشه که بخواد ناراحتم کنه فقط منو یاد خاطره هایی میندازه که واسش چه خون و دلی خوردم. خیر سرمون هم اتاقی انتخاب کردیم. البته چندین دفه میخواستم برم ولی هی گریه و زاری گفتم گناه داره. ولی اخریا دگ اصن ادم دیگه ای شده بود ???? منم خسته شدم خو ????
یه سری برنامه ها دارم که برام دعا کنین که موفق بشم. چن روزه خیلی زود خسته میشم فک کنم که بدنم صعیف شده ????
ولی هیچی نمیتونه جلوی موفقیت منو بگیره هاهاهاها.
اصن وقتی میخوام بیام اینجا حرفامو بزنم نمیدونم چرا یادم میره ????
ان شاء الله که از بهمن برم دونشگام ????
ها این چرا این بچه ب.م منو بلاک کرده ???? وااای ینی اینقد مهم بودم که با دیدن اکانت من ناراحت میشده ???? چقد که با ارزشم. 
از اینستا هم بلاکیده خاااعک ????
خب حالا انگاری من خیلیم بهش پیام میدادم . بچه خودت میومدی هی پی وی من. مردم چند چندن چقد ????
دلم میخواد آذر اینا یا زودتر برم دونشگاه دوستامو و استادامو ببینم. یکم ازیت کنم و برگردم???? 


منم احساس دارم بخدا ولی منطقم ریده شده اونقد منطقی فک میکنمم

نمیدونم چی شده!

ینی واقا احساس من مرده؟؟

اصن آدم اینجوری میشه عاشق بشه؟ 

لنتی خو منم آدمم ولیوانگاری احساس واسم نقطه ضعفه

بجای نشون دادن احساس فقط مسخره بازی و جک یاد گرفتم ????

 


دلم میخواد بدونم واقعا قضیه از چه قراره. ذون که هر وقت منو میدید میگف ماهی خوبی چخبرا و کلی احوال پرسی ! چطور این امکانش هست دلم میخواو بدونم کسی از من چیزی بهش گفته ! متقی یا بقیه  که اینقد حسادت میکنه! بخدا من خودم عاشق تمام قوم های ایرانم  ولی این قوم از همون اول دارن  با من بد تا میکنن.  4 نفر ادم با رفتار عجیب نسبت به یک فارس معمولی که هیچ اذیتی در حقشون نکرده واقا کم نیس. شاید کسی  ازم بهش چیزی گفته. اخه متقی ام جواب نمیده. میدونه حساسم. باوا من کاری نه به اون دارم نه به تو. فقط میخوام بدونم قضیه چیه.  ایا من اشتباهی کردم؟

فشار رومه که نوشتم چون کمک میخدام از بچه ها????


سیلام بچه ها خوبین؟ چ خبرا؟ تابستونم که داره تموم میشه ????
منم اونقد شلوغم ک نگم براتون. تازه فارق تحصیل شدم و میخوام دنبال کار بگردم. ینی دوتا چیز رو منتظرشونم برام دعا کنین که عملی بشه.
چن روز پیش با زهرا گلی رفتیم بیرون خیلی خوش گزشت. جای همه رو خالی کردیم. اینقد ور ور کردیم ک همه کافی شاپ به فاع.ک رفتن ????
خب حالا حرف اصلی من اینه یه پیتر نامی از نیویورک از من خوشش اومده بود و همش میگف ازت خواستگاری میکردم اوایل فک میکردم که الکی میگه???? بعد ک جدی شد ری. دم بهش و گفتم تو دوستی و نه بیشتر. بعله یه خواستگار اجنبی رو پروندم. بعدها یکی از اینستای دکتر فریور اومد و گف همکار دکتره و بعد که گندش در اومد ک همکار نیستن از استاد اجازه خواستم که اذیتش کنم ????
کلی اراجیف بافتم اونم باور کرد. اینم میخواس بیاد خواستگاری دنبال آدرس و شماره خونه بود و فلان بشه دان. خلاصه نگم براتون به اینم ری. دم ????
بعدش پسر ترمکمون پیام داده که قصد اردواج داری و فلان و اینا داداشم بیاد خواستگاری. و باز هم من به این ر. یدم. ???? طفلی دلش خیلی شکست. همش زن داداش صدام میزد????
خلاصه تو مراسم رقص کی پاپ و اینا یک پاکستانی از من خوشش اومده اصرار داره که دعوتش کنم بیاد ایران با من ازدواج کنه. البته بگما بازم به این قصدم ر. یدنه. ????

کلا ری. دمانم برای پسرا فعال شده ک نگییین.???? اسهال ام انگاری ????


توی پست های اینستاگرام میچرخیدم، یه پست توجه ام رو جلب کرد با این مضمون: "مثلا بهت بگه دوستت داره" کامنتهای پست رو باز کردم - وااای گفت ???????? - عشقمه که???? - ای کاش بهم میگفت ???? - ای خداا ولی نگفت ???? و. خب حالا سوال اینجاست "اومد و گفت دوستت دارم، بعدش چی؟" دو گروه رو در نظر بگیریم ???? گروهی که دنبال دوستی اند ( به هر دلیلی شرایط ازدواج ندارند یا دوست داشتن به معنای واقعی کلمه رو بلد نیستن و) گروه دوم کسانی اند که همه تلاششونو میکنند و به عشقشون میرسند
والا من فک میکردم میترسم اینقد بدنم کبود میشه. خواب هم نمیبینم ها ینی ی جوری نیس که بگم خواب میبینم ناگهانی از صدا بلند میشم، این صدای بیرون نیس، صدای توخدابه بدون هیچ تصویری. با ترسیدن بدن کبود نمیشه و خون مردگی زیر پوست جم نمیشه ???? یه دو سالی هست که اینجوری ام، باید برم آزمایش cbc بدم، تحقیقات کردم گفتن کمبوده پلاکته???? نامدونم خطرناکه یا نه ولی بد کبود میشه حالا اگه ازین کرونا جون سالم بدر بردیم میرم واسه آزمایش.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

منهول پلی اتیلن نیو فولدر مستر آنلاین | نرم افزار | بازي | اس ام اس | عکس | آهنگ | فيلم خدمات کامپیوتری در تهرانپارس و شرق تهران کلبه متروکه پروانه ی سوخته معرفی کالا شهربابک